دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

۱۰۷ مطلب با موضوع «دیدگاه (نظرات و افاضات)» ثبت شده است

فرقی نمی کند از نگرانی تان درمورد بیرون گذاشتن ناگهانی سروش رفیعی از پرسپولیس حرف بزنید یا از پایین آمدن کیفیت آهنگ های خواننده محبوبتان. از مسئله ورود زنان به ورزشگاه حرف بزنید یا از علایقتان به نحوه برگزاری جشن ازدواجتان. اگر نوشته ی شما در دید باشد، همیشه هستند کسانی که بگویند "سطح دغدغه ت اینه؟"، "الان مشکل جامعه ما اینه؟" و جملاتی از این دست. کاش این عزیزان خود دغدغه مند پندار بفهمند زندگی جنبه های مختلفی دارد و شدنی نیست آدم بیست و چهار ساعت درمورد مسائل کلان اقتصادی سیاسی علمی فرهنگی صحبت کند! تازه در این موارد هم حرف بزنیم اگر مسئله ی مورد علاقه‌ی شما نباشد می‌شود سطح پایین. وانگهی مگر از صحبت کردن در آن موارد چیزی عوض می‌شود؟ بگذارید زندگی مان را بکنیم! #سطح_دغدغه ! من این را بیشتر از زبان افراد تک بعدی که تازه شروع به مطالعه یا فعالیت کرده اند می‌شنوم. شما این عبارت را از زبان چه تیپ افرادی بیشتر میشنوید؟ 

  • مصطفا موسوی

تا وقتی همه طی یک نظر سنجی معتبر، بر سر این که "همزمان صدها بمب هسته ای را روی زمین منفجر و به زندگی و نسل بشر خاتمه داده شود" توافق نکنند، با من از وحدت انسان ها سخن نگویید! 

  • مصطفا موسوی

به نظر حقیر، تنها نعمتی که توی این دنیا ارزش حسرت خوردن را دارد، خانواده ی خوب است. هست کسی که همه اعضای خانواده اش آرآم، دانا، از خود گذشته، باهوش و موفق باشند؟ اگر چنین کسی باشد، در واقع خدا در بهشت چیز چندان جذابی برای عرضه به او نخواهد داشت!

  • مصطفا موسوی

عشق مثل یه سیستم صوتی خوب روی ماشین میمونه. سفر با ماشینی که صدای موزیکش قشنگه لذتبخشه اما هیشکی نمیتونه سوار سیستم صوتی تنها بشه و بره شمال!


پی نوشت: عیدتون مبارک

  • مصطفا موسوی
‏دوست دارم روی کمرم تتو کنم:
"از دیدن حقیقت فرار نکن"
شاید بپرسید چرا روی کمرم؟
که خب باید بگم چون نمیخوام این حقیقتو ببینم!
  • مصطفا موسوی

دوستان، بیایید با هم روراست باشیم؛ ما همگی با مشکل حجم اینترنت درگیریم! و اکثرمان هم به اینستاگرام معتادیم. از دیگر سو، اینستاگرام هم حقیقتا بی شعور است و هیچ رقمه اجازه‌ی لغو دانلود و پخش خودکار ویدیو ها را نمیدهد. (به بیانی دیگر، مثل خوره می‌افتد به جان حجم اینترنتمان).

پس حالا که زیر یوغ این ستم قرار گرفته‌ایم، چرا خودمان دیگر به یکدیگر رحم نمی‌کنیم؟ واقعا چرا هی ویدئو می‌گذارید در صفحه یا استوری‌تان؟ لطفا بیایید ما را از آشنایی با سلیقه‌ی محشرتان محروم بفرمایید! ممکن است بگویید خب دوست نداری دنبال نکن! باید بگویم شاید یک نفر دوست دارد صفحه‌تان را دنبال کند و از عکس‌ها و استوری‌های زیبایتان که ۹۶ درصد مطالبش را در بر می‌گیرد استفاده کند. چرا باید بابت ۴ درصد مطالبی که البته ۹۶ درصد حجم را می‌خورد آن ۹۶ درصد مطلبی که ۴ درصد حجم را می‌خورد از دست بدهد؟ مفهوم بود؟!

پس قبل از بارگذاری هر ویدئو در اینستاگرام یک لحظه همه چیز را متوقف کنید و در آینه از خودتان بپرسید واقعا گذاشتن چنین ویدئویی لازم و مهم و مفید است؟ اگر پاسختان مثبت بود، یک بار دیگر به آینه نگاه کنید و دوباره بپرسید. و آنقدر بپرسید تا بالاخره جواب منفی شود! با تشکر.

  • مصطفا موسوی

آقای علی‌دایی پست گذاشته‌اند از احضاریه‌ای که برایشان آمده است از طرف دادگاه که فلانی، بیا و درمورد پول‌هایی که هنگام زلزله‌ی سرپل ذهاب از مردم جمع کردی (حدود ۱ص میلیارد تومان) کمی توضیح بده.

بعد کلی از زمین و زمان شکایت کرده اند که وامصیبتا من برای مردم کار کردم شما قدر نشناسید و کاری‌می‌کنید که آدم پشبمان بشود و چه و چه و چه!

خب برادر من شما که همیشه شاکی هستی چرا غیر فوتبالی‌ها در فوتبال هستند، خودت چرا در حوزه‌ای وارد می‌شوی که نه تخصص داری و نه قانونا حق ورود داری! (قبلاً و همان موقع در این پست بیشتر توضیح داده بودم)

آقای دایی! (و سایر سلبرتی‌هایی هنری، ورزشی، سیاسی و..)


 اولاً، در حوزه‌ای که تخصص ندارید وارد نشوید. اگر همت و قصد خیری دارید فقط با شهرت و محبوبیتتان به کمک نهادهای مربوطه بروید نه این که خودسرانه موازی کاری کنید!


ثانیاً، دادگاه چیز بدی نیست! دعوت شدن به دادگاه برای ارائه‌ی توضیحات نه نشانه‌ی ناسپاسی است و نه تهمت محسوب می‌شود! شما را که احتمالا و انشاءالله حساب پاک است. از محاسبه نرنجید. قانون چیز خوبی است!

  • مصطفا موسوی

 

دیشب یکی از دوستان بلاگر در صغحه اینستاگرامش سوالی پرسیده بود که اگر شغل یا تخصص فعلی‌تان را نداشتید دوست داشتید چکاره شوید؟ اکثر جوابها اینها بودند: کتابفروش، آشپز، نقاش، مزرعه دار، پیانیست و...

این نشان می‌دهد که....

  • مصطفا موسوی

پول برای خوشبختی لازم است اما کافی نیست و بی‌پولی برای بدبختی لازم نیست اما کافی است!

  • مصطفا موسوی

راستش اول ها که در بحبوحه‌ی یک خبر جنجالی ناگهان کسی اظهار نظر می‌کرد که: "ای آقا! این خبر را عَلَم کرده‌اند که اذهان عمومی از فلان مسئله‌ی مهم تر منحرف شود!" بسیار جالب و هوشمندانه به نظر می‌رسید. و گوینده یک سر و گردن از بقیه عاقل تر و با تجربه تر می‌نمود. اما حالا اوضاع فرق کرده است! حالا چنین اظهار نظری تا حد یک "غر زدن شوهر عمه‌ای" پایین آمده است چون در واقع دردی را دوا نمی‌کند!

حالا که هر روز خبر جدیدی می‌شنویم و اتفاق ها پشت سر هم و رگباری به صدر اخبار می‌آیند و حادثه را با حادثه و حاشیه را با حاشیه روشن می‌کنیم، دیگر کار خزی است که وسط هر بحث بگوییم "این برای منحرف کردن اذهان عموم است." و "واقعا مشکل ما این است؟" و ...

شاید همچنان نشود دولت مردان داخلی و خارجی را تبرئه کرد که از قدرت رسانه‌ها برای پرداخت بیش از حد به یک موضوع و کمتر از حد به یک موضوع دیگر و در نتیجه جا به جایی اولویت‌های مردم استفاده می‌کنند. اما واقعا دوره‌ی رسانه‌های یک طرفه ای مثل تلوزیون دارد سر می‌آید.

امروزه ماهیت رسانه‌ها باعث شده حتی اتفاقی که قبلا به روزنامه ها هم درز پیدا نمی‌کرد  اکنون به سرعت به صدر اخبار می‌رسد. یک اقیانوس از اخبار و اطلاعات جاری است. و این بار گردانندگان آن منحصر به اصحاب قدرت نیست. خود ما هم اگر سیاست‌گذار اصلی گردش رسانه‌ای اخبار نباشیم، دست کم به خاطر نقشی که در انتشار و پرداختن به آن‌ها داریم می‌توانیم بسیار موثر باشیم و هستیم.

 پس این ما هستیم که باید ضمن توجه به این که هر خبری بالاخره اهمیت خودش را دارد، و ضمنعدم اصرار به خفه کردن اخباری که برایمان مهم نیست، به پرداختن هرچه بیشتر و بهتر مسائل مهم و راهبردی بپردازیم‌. 

امروزه هر شخص در گوشی خود یک رسانه‌ی فعال دارد. ما چگونه برای رسانه‌مان سیاست گذاری می‌کنیم؟

  • مصطفا موسوی