می توانم تصور کنم تو را، وقتی که موهایت زیاد بلند نیست و به جای دستهای من به روی شانهات افتادهاند.چقدر موی کوتاه به تو میآید! یا وقتی موهایت بلند است و پشت سرت آبشار میشود... چقدر موی بلند. به تو میآید!
میتوانم تصور کنم با لباسی شبیه یک گلستان روی تنت، مثل لباس دختران گیلک، که چقدر به تنِ لطیفِ مثل گُلت میآید. یا لباسی شبیه یک فرش خوش نقش روی تنت، مثل لباس دختران بلوچ، که به تن ظریفِ مانند فرش دستبافتت.
میتوانم تصورت کنم با ابروی بلند و کشیدهی قجری، یا ابروهای کوتاه و کمان کردهی فرنگی، که هردو...
میتوانم تصورت کنم دوباره.با کفشهای کتانی روشن. یا کفشهای ساق بلند تیره.
میتوانم تصورت کنم هنوز، که اخمهای پر پیچ و خمت چقدر به پیشانی و ابروهایت میآید. و دوباره لبخند که به لبت میآید، لبخند به لبهایت میآید.
میتوانم تصورت کنم با روسری آبی، بنفش، زرد یا سفید.
هر طرحی، هر نقشی، و هر رنگی، همه چیز به تو میآید.
با این همه خوبی، با این همه زیبایی، تنها چیزی که به تو نمیآید، عزیز دلم، این است که انقدر نامهربان باشی...
پینوشت: عنوان از آهنگیست که با ورژن زیبای محمداصفهانی اش را توی کانال میگذارم. موسیقی لطیفی دارد :)