- ۴ نظر
- ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۳
همیشه وقتی می خواهید چیزی بنویسید، جوری بنویسید که کسی که شما را می شناسد، از بین ده ها نوشته ی بی نام، نوشته ی شما را تشخیص بدهد. وقتی میخواهید کادو بدهید، جوری باشد که در یک جشن بزرگ هم اگر همه ی کادو ها بی نام باز شدند کادوی شما قابل تشخیص باشد. همیشه جوری با دوستانتان حرف بزنید که یک پیامک ناشناس هم برایشان فرستادید بتوانند تشخیص دهند از سمت شماست. همیشه جوری عشق بورزید، جوری شعر بگویید، جوری بخندید و حتی جوری بد و بیراه بگویید که امضای شما را داشته باشد. خاص شما باشد.
همینطور جوری زندگی کنید که اگر در دست نوشته های یک نویسنده ی گمنام مراکشیِ مقیم بنگلادش هم یک داستان از یک زندگی خواندند، بتوانند تشخیص بدهند که از زندگی شما الهام گرفته شده باشد.
دنیا هفت میلیارد جمعیت دارد و بارها از این هفت میلیارد ها روی آن آمده اند و رفته اند. زمین به اندازه ی کافی آدم تکراری به خودش دیده. به اندازه ی کافی آدم متوسط را خاک کرده. بیایید هرکداممان خاص باشیم. خوب و خاص. خطر کنیم و برای قیمت پیدا کردن قیامت کنیم. خدا به اندازه ی کافی ابتکار دارد، جلوی شکوفایی ابتکار خدا را نگیریم...
این که الان توی اتوبوس نشسته ام و به جای تو این مردک سبیل کلفت که خوابش برده، سرش را روی شانه ی من گذاشته نه تقصیر من است نه تقصیر تو!
وقتی که من اهل شهری و تو اهل شهر دیگری باشی و در شهر سومی یکدیگر را ببینیم، نتیجه اش می شود این که تو توی شهر چهارمی ازدواج کنی و من هم توی شهر پنجمی گم و گور شوم! عجب مملکتی!
سلام.
هرچند با همه ی بی امکاناتی اش، وبلاگ نویسی در بلاگفا را ترجیح می دهم اما فعلا شرایط جوری است که نوشتن بهتر از منتظر بلاگفا ماندن است! خصوصا که مدیر این سایت هم ولایتی خودمان است و حدس می زنم حالا حالا ها این مشکل ادامه داشته باشد!
فعلا چیز خاصی برای نوشتن ندارم و فقط خواستم نوشتن در اینجا را شروع کنم.
پس فعلا !
آها راستی وبلاگ اصلی من delestoon.blogfa.com است :)
*عنوان بخشی از ترانه ی پرنده مهاجر سیاوش قمیشی است.