این روزها از تنها چیزی که تعجب میکنم، تعجب کردن مردم از برخی اتفاقات است! مثلاً همین قضیهی تحصن طلاب در اعتراض به صحبتهای استاندار خراسان جنوبی (که گفته بود رقص منافاتی با اسلام ندارد و غیره).
راستش این قضیهی تحصن هم همانطوری است که انتظارش را داریم دیگر! میپرسند «چرا طلاب برای قضایایی مانند رباخواری بانکها، حقوقهای نجومی، اختلاسها و غیره تحصن نکردند؟»
خب خواهر من، برادر من، بعد از اینهمه سال عادت نکردهاید به این که طلاب و عمامه به سرهایمان فقط به مسائل ظاهری دین حساس باشد؟ میپرسید چرا؟ بیخیال! خب معلوم است. چون «آسان» است! آسان است دیگر! مثلاً اگر یکی حجابش بد باشد، هم گیر دادن به او راحت است، هم اثبات قضیه راحت است، هم راه رفع و رجوع مشکل ساده و آنی است! درمورد موسیقی گوش دادن، زدن ریش با تیغ، مهمانی و رقص مختلط و برگزار شدن فوتبال در روز تاسوعا و خیلی چیزهای دیگر هم همینطور. آسان است.اما... اگر یک بانک رباخواری کند، اولا که گیر دادن به یک چنین سازمان عریض و طویلی و اعلام عمومی کردنش دردسر دارد(به هرحال خیلی از مردم را باید شریک جرم و نزول خوار و نزول گیر و غیره خطاب کنی)، منافع خیلیها به خطر میافتد و حتی صدای برخی بزرگترها هم در میآید که هیس... مصلحت نیست! بعد هم باید اثبات کنی که این رباست و اگر نتوانی (که احتمالا نمیتوانی) اوضاع خرابتر هم میشود! و تازه اگر بتوانی ثابت کنی هم باید راه حل ارائه کنی. راه حلی به درد بخور. که خب احتمالاً بعید است چیز کارآمدی در چنته داشته باشی. و اگر نتوانی باز هم... خلاصه خیلی دردسر دارد. و گفتم که، مصلحت نیست! مجبوری لابلای سخنرانیهایت کلی بگویی که متأسفانه بانکها ربوی شده اند! که انگار داری میگویی متأسفانه ماستها پالم دارد!
بگذریم. خلاصهی مطلب این که این روزها همه عادت کردهایم به واکنش سریع به موضوعات ساده و بدیهی. سریع علیه هر چیز بدی (از گورخوابها و سلفی گرفتن با پلاسکو گرفته تا کودکان کار و دستفروشها ) کمپین راه میاندازیم. این طلاب بندگان خدا هم کمپین «نه به کویرگردی مختلط و رقص» و کمپین «نه به استاندار حامی رقص» راه انذاختهاند! منتهی چون حوزهی علمیه آپدیتهای جدید را ساپورت نمیکند، به همان شیوهی کلاسیک تحصن روی آوردهاند! شما ببخشید.
دیگر هم از شیر اهلی شده توقع غریدن نداشته باشید! آفرین.
پی نوشت: بانک و رباخواری صرفا یک مثال بود از یک جرم وفساد کلان. وگرنه من که سهل است، خود فقها هم الان درست نمیدانند بانکها رباخوارند یا نه!