دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

دیپلمات

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۷ ب.ظ

یکی از بجه های کوچک فامیل بهانه ی چیزی کرده بود که در آن شرایط امکان برآورده کردنش نبود و او مدام گریه میکرد. برای آرام کردنش کلی تلاش کردم و هزار پیشنهاد دادم که مثلا گریه نکن و بیا با هم شعر بخوانیم و خودم باهات عروسک بازی میکنم و توی لپ تاپم برایت کارتون می گذارم و... اما افاقه نکرد که نکرد. آخر همه را ذله کرد و به جیزی که میخواست رسید. بعد هم بیش من آمد و تک تک قول هایم را یادآوری کرد که حالا باید به آنها عمل کنی.

  • مصطفا موسوی

خاطرات روشن

نظرات (۶)

:))) 
بچه های حالا خیلی زرنگ تر از زمان ما هستند :دی 
پاسخ:
بشر در حال پیشرفته !
بیچاره من که باید اول این بچه ها رو اهلی خودم کنم و بعد بهشون آموزش هم بدم...
پاسخ:
آره واقعا معلم ابتدایی باید یه اعصاب پولادین داشته باشه. خدا قوت !
نوشته های ادبی و شعر رو بیشتر کنین لطفا...
پاسخ:
بودجه نداریم فعلا !
اینم یکی از اون هیولآهاست .. ;))))
پاسخ:
بعله واقعا نسل نسل هیولاها ست!
حالا عمل کردین به قولاتون؟
پاسخ:
به قول پروین:

اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تسلیم است!

عمل نکنیم که کلاهمون پس معرکه ست!

قافیه رو باختی برادر... بچه های الان خیلی زرنگتر از اونچیزی هستند که فکر می کنی... آره برادر.

پاسخ:

خدا کنه بزرگ میشن دیگه اینجور زرنگ بازی ها رو در نیارن!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">