دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند» ثبت شده است

خیلی وقت است شرح حال ننوشته‌ام. یادم نیست اینطور نوشته‌ها از کجا شروع می‌کردم و به کجا ختم میشد. اما الآن تیتر وار می‌گویم.
یک جا آزمون استخدامی دادم، مرحله اولش را قلبول شدم، مصاحبه خوبی هم دادم اما آش دهن سوزی نیست و اگر هم زنگ بزنند نمی‌روم. آزمون دیگری در کار نیست. یک کارخانه خصوصی (متعلق به یکی از آشنایان) نزدیک شهرمان قرار است راه اندازی شود که آنجا هم اسم نوشته‌ام اما چندان جدی نیست.
با برادرم دو گلخانه اجاره کرده‌ایم. ۷۰۰ و ۱۰۰۰ متری. توی اولی دو سه ماه پیش برادرم آلوئه ورا کاشته است و دومی را هم این هفته با هم می‌کاریم. همه‌اش قرض و وام است. اوایل تابستان مشخص می‌شود نتیجه می‌گیریم یا نه. گاهی با هم "بالا پایینی می‌کنیم" (یعنی داد و ستد متفرقه. مثلا موتور آبکشی  چاه می‌خریم و می‌فروشیم. گاهی معامله‌ای جوش می‌دهیم و... که البته فعلا کارگردان اصلی جناب برادر است.) یک کلام، شغلم تقریبا آزاد تلقی می‌شود در حال حاضر.
وقت زیادی دارم و حوصله ی کمی. نه کتاب رمان میخوانم. نه زبان. و نه هیچ چیز دیگری. آرامش نسبی ای دارم که در تقابل با بی‌پولی حال حاضر چندان نوش جانم نمی‌شود. اما به آینده خوشبینم.
من یک بار زندگی کارمندی را تجربه کرده‌ام. (که آن زمان شلغم را بیشتر از شغلم دوست داشتم!) دعا کنید مجبور نشوم دوباره به چنین جهنمی برگردم!
  • مصطفا موسوی

این روزها که شرمنده ی چشم هایم هستم! این روزها که کارم پشت کامپیوتر است، درس خواندنم پشت کامپیوتر است، و تفریح و استراحتم هم پشت کامپیوتر است، نگران این هستم که نمره ی چشم‌هایم بیشتر نشود.

شاید بگویید‌خب، به ما چه؟ باید بگویم‌خوبیت ندارد وبلاگ آدم زیادی دست نخورده باقی بماند!

خلاصه این روزها شدیدا درگیر پایان نامه هستم و هیچ هدفی مهم تر از دفاع کردن تا بهمن ماه ندارم. برای‌همین است که وبلاگ و تلگرام و اینستاگرام و هرچه گرام دیگر توی زندگی ام بود را گذاشته ام توی فریزر به همان حالت باقی بمانند تا برگردم!

شب های محرم ما را هم دعا بفرمایید :)

  • مصطفا موسوی