دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

دورادور

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ق.ظ

 

این که الان توی اتوبوس نشسته ام و به جای تو این مردک سبیل کلفت که خوابش برده، سرش را روی شانه ی من گذاشته نه تقصیر من است نه تقصیر تو!

وقتی که من اهل شهری  و تو اهل شهر دیگری باشی و در شهر سومی یکدیگر را ببینیم، نتیجه اش می شود این که تو توی شهر چهارمی ازدواج کنی و من هم توی شهر پنجمی گم و گور شوم! عجب مملکتی!

نظرات (۴)

بعضی اوقات باید سرنوشت رو قبول کرد :)
جدای این حرفا،
متن متفاوت و خوبی بود،
هر چند فکر میکنم تهش میتونست متفاوت تموم بشه. منظورم عجب مملکتی هست
پاسخ:
ممنونم :)
گفتم چند تا شهر تشکیل یه مملکت میدن دیگه! پیشنهادی داری؟
باشه مچکرم :)
پاسخ:
خواهش میشه :)
چقد له کننده و اشک برانگیزناک بود :(( نمدونم چرا وبلاگای خوبو اد وسط فرجه ها پیدا کردم :/
پاسخ:
ممنونم از لطفتون:)
فرجه یه دوران طلایی هست که آدم تازه پی به جنبه های مختلف زندگی می بره!
  • اقای روانی
  • جالبش می دونی چیه اون سیبیله هم مال یکی دیگه است تو یه شهر و ...
    پاسخ:
    آفرین آفرین!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">