دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

"نون" از الفبای دنیا نمی افته*

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۲۳ ب.ظ

قرار بود با خانواده ی داماد جدیدمان برای خرید جهیزیه خواهرم به یکی از شهرهای جنوبی برویم. با این وضعیت بنزین دیگر نمیصرفید دو ماشین ببریم! این شد که یک ماشین فول ظرفیت رفتند و من هم حالا با اتوبوس راه افتاده ام که بعد از ده دوازده ساعت اتوبوس سواری، فردا صبح برسم و به آنها ملحق شوم. اگر اینجا را می خوانید و احیاناً کارمند استانداری ای، جایی هستید، می توانید از این مسئله به عنوان برکات گرانی بنزین نام ببرید و از این مسئله گزارشی چیزی رد کنید برای کارانه ی آخر برج!

از داماد جدیدمان اینجا جیزی نگفتم نه؟ دوست دوران راهنمایی و دبیرستانم است. از قدیم گفته اند برادر را ببین خواهر را بگیر! نمی دانم چرا اینجا حرفی از این موضوع نزده ام. چون چیز خوشحال کننده ای بود‌. به این روزها و اقن زنجموره ها نگاه نکنید. من همیشه دنبال حرف های امیدبخش و خوشحال کننده بودم برای گفتن در اینجا. مثلا همین که دوست بچگی ات با خواهر کوچکترت ازدواج کند. خدا روزی تان کند !

*عنوان از امیر ارجینی

  • مصطفا موسوی

نظرات (۱۸)

خب حالا که من خواهر کوچیکتر ندارم، کی بیاد باهام ازدواج کنه؟

درسته ربطی نداره ولی خب واقعا برام سوال شد. 

پاسخ:
برادران کاربلد میخواد که احتمالا نداری
ما 5 تا دختر شوهر دادیم داداش 

بعدشم این قضیه به خوشگلی و خانومی خواهر کوچیکه برمی‌گرده فکر نمی‌کنم ربطی به تو داشته باشه:))

پاسخ:
باید نظر شادومادو بدونی:))
  • سورمه بانو
  • ایشالا خوشبخت بشن

    پاسخ:
    ممنونم و همچنین :)

    کدوم شهر جنوبی؟ شاید شهر ما بوده ^_^ اخه زیاد میان برای جهیزیه و این چیزها :)

    الان هر چی بخواین بخرین میگن درهم رفته بالا، بنزین رفته بالا و .... و قیمت‌ها دو برابر شده!

    مبارک باشه به هر حال، امیدوارم خوشبخت بشن :)

    پاسخ:
    ممنونم. میریم سمت لامرد، دِه شیخ
    امیدوارم ارزون باشه! چون دو سه تومن خرج سفرمون میشه حداقل! حداقل یه صرفه ای داشته باشه اینجوری از کار و زندگی افتادیم!
    خیلی خیلی ممنونم :)

    خب یه برادری در حق مام بکنین :)

    داداش ما طفلی تنهاست:)) 

    پاسخ:
    دیگه کفش ها رو آویختیم  :))

    اها خب شهر ما نیست ، من گناوه‌ایم :)

    امیدوارم واقعا ارزون باشه و بصرفه براتون، ولی خب با این قیمت بنزین خیلی قیمت‌ها عوض شده، من یه سویی‌شرت رفتم بخرم حدود ۱۰۰ تومن تو این چند روز اومده بود روشون :|

     

    پاسخ:
    اتفاقا تا دیشب قرار بود بریم گناوه! بعد یهو بین علما اختلاف افتاد! دیگه رفتیم همین دِه شیخ
    روی سوییشرت صد تومن اومده بود؟ مگه قبلا صفر تومن بود؟ :))
    من هنوز معتقدم سوییشرت70 تومنه!

    نصیب ما که نکرد :(

    پاسخ:
    عه مورد شما هم اینجوری بوده؟ 

    ما که از این امکانات نداریم، ولی اگر داشتیم هم لعید می‌دونم کاری در این راستا می‌کرد. ((:

    پاسخ:
    در انتخاب دوست دقت کنید! 

    حالا ان‌شاءالله همین‌جا که رفتید چیزهای خوب و مناسبی گیرتون بیاد :)

     

    نه :| قبلا اونی که شیک و خوب بود دیده بودم ۲۰۰ تومن، الان یه زشت بی‌ریخت نازک دیدم گفت ۳۱۰ تومن ، یه لحظه احساس کردم یه اسکل توی چشمام دیده :دی

    گذشت دیگه زمان ۷۰ تومن :|

    پاسخ:
    بله فقط نمیدونم چرا یه زشت بیریخت نازک رو قیمت کردین اصلا:))

    منم با خواهر رفیقم ازدواج کردم. کلی حس عجیب و غریب داشتم که اونایی که با خواهر دوستشون ازدواج نکرده باشن تجربه نکردن :))

    پاسخ:
    چی بگم والا :))
    من اصلا حس نمیکنم دامادمونه. گاهی میگم عه حسین خونه ما چیکار میکنه؟ سر صبحی؟ :))

    نه دیگه. میگم نصیب نکرد!

     

    + در مورد تیتر؛ اگه بیوفته، چی میشه؟ دیا مثلا؟

    پاسخ:
    همینی که نصیبتون کرده خوبه! قدر بدونید:))
    اگه نون از الفبای دنیا حذف میشد که خیلی زندگی راحت تر بود! همین نزاع سر نون در آوردن همه چیزو خراب کرده

    والا شروع کردیم به گشتن و همین ‌جوری قیمت میکردیم ببینیم وضعیت چطوره که کلا سه فازم پرید :دی

    تهش ولی شکرخدا یه چیز مناسب پیدا کردم :)

    پاسخ:
    خب خدا رو شکر خیالم راحت شد! 

    انشالله تو هم یه برادر رو ببین خواهرو بگیر نصیبت بشه و بگیری

    پاسخ:
    نه من دوستام از این بخارا ندارن! 

    پ بخار و ببین خواهر و بگیر

    پاسخ:
    خواهر بخار دوده! 

    خا

    توجیه شدم

    پاسخ:
    احسنتم! 

    آقا میشه منم بشم خواهر کوچیکترت؟

     

     

    پاسخ:
    امشب حاجت زیاد داریم امام رضا :))
  • آقای رایمون
  • یه خواهر کوچیکتر هم نداریم دوست دوران بچگیمون رو بدیم بهش :(

    جالبی‌ش اینه خواهر بزرگتر هم نداریم.

    پاسخ:
    از یه جنبه هایی آخی و از یه جنبه هایی خوش به حالت! 
  • پرینازم ...
  • ببخشید ولی ازاینکه همه باماشین رفتن فقط شمابااتوبوس خندم میگیره:))

    یادداداش خودم میفتم هروقت میخواستیم بریم جایی جانبودخودش بایدیه فکری میکرد

    پاسخ:
    من نصف عمرمو توی اتوبوس بودم عادت کردم! 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">