نگفتنی
جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ق.ظ
خدایا! باور نمیکنم اینطور بی رحمانه جهنمی که هیچ وقت از ته دل به آن ایمان نداشتم (و میگفتم خدا اهل این بچه بازی ها نیست) را در همین دنیا نشانم دادی! باور نمیکنم فمن مثقال ذره خیر یره را بگذاری برای دیگران، و من یعمل مثقال ذره شر یره را بگذاری برای من. خدایا من بنده ی خوبی نبودم اما تو هم خدای خوبی نیستی. زورت به من رسیده! جنبه ی قدرت را نداری. فکری به حال خودت کن! کاش خدای دیگری داشتم. که بگویم اعوذ بالله من الله. البته اگر به تریج قبای خدایی ات بر نمیخورد و تلافی همین حرفها را هم سرم در نمیاوری!
بگذریم. من بنده ی بخشایندهای بودم. اما این درد آخری را، و این که باید تنهایی تحملش کنم را، نمی بخشم. خدا کند معادت دروغ باشد. چون نمیدانم چطور میخواهی توی چشمم نگاه کنی؟!
- ۹۷/۰۸/۱۱