دلستون

نگفتنی های از دهان در رفته ی مصطفا
دلستون

نخلستون خونه ی نخلا ؛
دلستون آرامگاه منه.
________________

Home

صفحه اینستاگرام

کانال تلگرام

About

آدرس کوتاه شده برای لینک دادن در بلاگفا :

http://goo.gl/Rql0Wp

.

خواب زده

شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۳ ق.ظ

دوباره داشتم خواب می‌دیدم. من گوشه‌ی کاناپه نشسته بودم و داشتم فیلم می‌دیدم. تو هم روی کاناپه دراز کشیده بودی و سر روی پای من گذاشته بودی که کمی کتاب بخوانی و بخوابی. پای من بالشِ تو شده بود. موهایت مثل پر قو لطیف؛ بالشِ پای من شده، پایم خواب رفته بود! گمانم تو هم خوابت برد که کتاب توی دستت آهسته آهسته شل شد و سر خورد و افتاد کف زمین. تالاپ صدا داد. ناگهان از خواب پریدم. چند لحظه گیج بودم. نمی‌دانم با آن صدا تو هم توی خواب من، از خواب پریدی یا نه؟ نمی‌دانم فصل آخر آن کتابی که می‌خواندی چه شد؟ نمی‌دانم آخر آن فیلمی که می‌دیدم چه شد؟

نمی‌دانم آخرش چه می‌شود. کاش میشد دوباره بخوابم...


از من بخوان: خواب های رنگی - گیج خواب

  • مصطفا موسوی

نظرات (۲)

چه حس و حال عجیبی۰۰۰
پاسخ:
عجیب تر از این حتی
آه... چه قدر خسته اید که در خواب نیز خواب خفتن و خفتیدگان می بینی.اممم.. آه.
پاسخ:
درسته خسته ایم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">