قهوه ای سوخته
چشم تو
از آن ساقی زرنگها ست!
که خودش خمار است
و مرا نشئه می کند!
10 تیر 94
پی نوشت1: بنده شخصا نه با کسی دعوا و نه از کسی توقع زیادی دارم. برای همین هم بابت اتفاقی که برای بلاگفا افتاد اظهار تاسف و همدردی میکنم و هم بابت سالها میزبانی این سایت محترم و خوب از من و نوشتههایم ازشان ممنونم. گناه که نکردهاند. مشکل برای هر کسی پیش میآید. به هر حال آنجا هم محاسن و معایبی داشت. پس ضمن تشکر و قدر دانی از بلاگفا، فعلا همینجا و توی بیان راحتترم. آن وبلاگم (که نصفه نیمه برگشته و با قالبی قدیمی...) را هم دوست دارم و هر بار اینجا را به روز کنم آنجا هم یک ندایی به دوستان بلاگفایی میدهم. البته نمیشود لینک اینجا را آنجا گذاشت ( یا اگر قلق خاصی دارد من بلد نیستم) ! و مجبور شدم از آدرس اینجا عکس بگیرم و بگذارم!
بعدا نوشت: برای این که بتوانید لینک وبلاگ بیان را توی بلاگفا ثبت کنید وارد سایت http://goo.gl شوید (دقت کنید که هیچ گونه دات کام و ... ندارد!) و در کادری که باز می شود آدرس وبلاگ یا پستی که می خواهید لینک دهید را بنویسید و دکمه shorten URL را بزنید تا لینک مورد نظر ساخته شود.
پی نوشت2: دوستان داستان ها را ساده تر بنویسید. شبیه داستانهای جمال زاده یا جلال آل احمد. زیاد درگیر ادبی نوشتن نشویم بهتر است. خواننده خواننده ی عام است و باید سعی کنیم همذات پنداری راحت صورت بپذیرد:)
- ۹۴/۰۴/۱۰