حلالزاده
دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ
از ویژگیهای خاص ایام امتحانات این است که آدم به جای نشستن پای اینترنت و موبایل و فیلم و ... مجبور می شود یک جای خلوت بنشیند که عملا خودش باشد و خودش. و ماحصل این خلوت، هجوم انواع افکار و تخیلات به ذهن آدم است! من خودم به شخصه خیلی از نوشتهها و شعرهایم را مدیون این ایام هستم. البته همیشه فکر و خیالهایی که ذهن آدم را مشغول می کند به لطافت شعر نیستند و گاهاً خیلی هم مسخره و خنده دار می شوند! مثلا یکی از سوالهایی که این توی همین روزها ذهن مرا به خودش مشغول میکند این است که چرا می گویند حلالزاده به داییاش میرود؟ در حالی که اگر بچهای زبانم لال حلال زاده نباشد باز هم مادرش همان و بالتبع داییاش هم همان دایی است! پس حلالزاده بودن این وسط چه تأثیری میگذارد؟! ممنون میشوم اگر پاسخ را میدانید با ادلهی محکم بیان کنید بلکه ذهن ما هم آزاد شد. با تچکر :|
بعدا نوشت 2 : دوستان! دوستان من! مشتلق بدهید. ما در این ماجرا تنها نیستیم! این یک ، دو ، سه ، چهار عکس را ببینید!
بعدا نوشت 2 : تنها جوابی که به ذهنم زد و کمی به واقعیت نزدیک بود این بود که خدایی نکرده حلالزاده نبودن یک پسر از لاابالی بودن مادرش نشأت می گیرد و احتمال این که مادر خودش هم حلالزاده نباشد بیشتر می شود. و همانطوری که می دانید اگر مادر حلالزاده نباشد ژن مشترکی با برادرش نخواهد داشت و بچه به دایی اش نمی رود! خب فکر میکنم کمی به حقیقت نزدیک شدیم! اما نمیخواهم این بحث را ادامه دهم چون شنیدن این کلمه حس منفی می دهد!
بعدا نوشت 2 : دوستان! دوستان من! مشتلق بدهید. ما در این ماجرا تنها نیستیم! این یک ، دو ، سه ، چهار عکس را ببینید!
بعدا نوشت 2 : تنها جوابی که به ذهنم زد و کمی به واقعیت نزدیک بود این بود که خدایی نکرده حلالزاده نبودن یک پسر از لاابالی بودن مادرش نشأت می گیرد و احتمال این که مادر خودش هم حلالزاده نباشد بیشتر می شود. و همانطوری که می دانید اگر مادر حلالزاده نباشد ژن مشترکی با برادرش نخواهد داشت و بچه به دایی اش نمی رود! خب فکر میکنم کمی به حقیقت نزدیک شدیم! اما نمیخواهم این بحث را ادامه دهم چون شنیدن این کلمه حس منفی می دهد!
منم مطالب خوبی به ذهنم میرسه زمان امتحانات :دی
در جواب سوال عجیب غریبتون هم چی بگم والا 0_0