فرازهایی از لغت نامه ی بیخدا، در دست تألیف توسط سران نظام:
مسؤول . [ م َ ئو ] (ع ص ) . کسی که به خاطر عقل و امانت داری اش، از سوی سایرین و برای حل مشکلات آنها کاری را به او می سپارند.
مبهوت . [ م َ ] (ع ص ). کارگری که به فیش حقوقی «مسئول»های بالا رده ی انقلاب مستضعفین چشم دوخته در حالی که حقوقش ۷۰۰ هزار تومان! است و برای گرفتن وام ۲ میلیون تومانی ضامن ندارد.
وقیح . [ وَ ] (ع ص ). مسئولینی که پس از زو شدن فیش حقوقی های میلیونیشان ضمن عدم تکذیب، به مردم میگویند حواستان باشد فیش حقوقی من را رو کرده اند تا حزب و جناح کن را بزنند.
سودجو. (نف مرکب ) افرادی که بدون توجه به اینکه مدیران با فیش حقوقی بالا از رجال سیاسی این نظام هستند، بدون اینکه بفهمند این پیکان چند دقیقا کجا را باید نشانه رود، صرفا میخواهند این موضوع را نشانه ی فساد یک حزب خاص بدانند و برای خودشان از آب کره بگیرند.
احمق . [ اَ م َ ] (ع ص ) . مردمی که فکر میکنند در رژیم قبلی بیشتر از نظام کنونی لفت و لیس وجود داشت و اکنون فقط چند تا ناخاله هستند که از این کارها میکنند و آبروی نظام را میبرند.
ناامید. [ اُ ] (ص مرکب ). من! دقیقا خود من! نا امید از مردمم، از حکومتم، از کشورم، از خودم و از هرچه فکرش را بکنید.
- ۳ نظر
- ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۸