گفتم به تو؟
داشتم فکر میکردم قبلا آدم ها همیشه همدیگر را میدیدند؛ مگر گاهی که میسر نبود. اگر مدتی همدیگر را نمیدیدند نگران میشدند، پس به طور مَجازی، با نامه ای، تلگرافی، تلفنی، چیزی از وجود هم مطمئن میشدند. ما آدم ها هیچ وقت فکرش را نمیکردیم اینطور شود که همیشه مجازی با هم باشیم و گاه گاهی برای این که از وجود هم مطمئن شویم، حضوری همدیگر را ببینیم. که اصلا کسی که شب و روزم با او میگذرد وجود دارد؟ حقیقی است؟ یا یک ربات فوق هوشمند است؟! یا اصلا ساخته ی ذهن خودم است از زور تنهایی و از فرط خواستن چنین کسی در زندگی ام؟
آهای تویی که همه ی بیم و امید منی! سهم من از تمام تو فقط یک شناسه ی کاربری نیست؛ بیشتر باش!
#عاشقانههایمجازی ۳
- ۱ نظر
- ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۲